“اگر می خواهید پیام هایی ایجاد کنید که با مخاطبان شما طنین انداز شود، باید بدانید که آنها به چه چیزی اهمیت می دهند.” این کلمات توسط مشاور فناوری بازاریابی بیان شده است Nate Elliot، چالش پیش روی سازمان ها در سراسر صنایع – بانکداری، خرده فروشی، مهمان نوازی، و بله، حتی مراقبت های بهداشتی را خلاصه می کند.
اما چگونه میتوانید مخاطبان خود را آنقدر بشناسید که الهامبخش عمل باشید – چه باز کردن یک حساب پسانداز، پر کردن یک سبد خرید واقعی یا مجازی، رزرو هتل یا پیروی از توصیههای پزشک؟ پاسخ در تقسیمبندی مخاطبان نهفته است، اما سازمانها باید فراتر از جمعیتشناسی سنتی و اقتصادی-اجتماعی نگاه کنند تا واقعاً مصرفکنندگان را درک کنند. بخشبندی روانشناختی بینشهای عمیقتری را ارائه میدهد که شما نیاز دارید.
چگونه سازمان های مراقبت های بهداشتی می توانند تعامل را با استفاده از روانشناسی بهبود بخشند
صحبت کردن با Harvard Business Review (HBR)، جان فورسایت از مککینزی گفت: «ما شرکتهای بسیار زیادی را میبینیم که میگویند، «من میخواهم بیشتر مشتری محور و مشتری مدار باشم. اما گاهی اوقات سازمان ها نمی دانند چگونه شروع کنند. من میتوانم بگویم که شما واقعاً با یک درک اولیه از مصرفکنندگان یا مشتری خود شروع میکنید، درست است؟ و این تقسیم بندی است.”
اما صرفاً تقسیمبندی مصرفکننده بر اساس جمعیتشناختی مشابه، مانند بزرگسالان 50 تا 65 ساله، یا یک تشخیص مشترک، مانند دیابت نوع 2، این واقعیت را نادیده میگیرد که افراد اغلب نگرشها و انگیزههای متفاوتی دارند که بر رفتار تأثیر میگذارد.
این جایی است که تقسیم بندی روانشناختی درک بهتری را ارائه می دهد. Merriam-Webster روانشناسی را به عنوان «تحقیق بازار یا آماری که گروه های جمعیتی را بر اساس متغیرهای روانشناختی (مانند نگرش ها، ارزش ها یا ترس ها) طبقه بندی می کند. همچنین، متغیرها یا روندهای شناسایی شده از طریق چنین تحقیقاتی.
مقاله HBR نمونه ای را ارائه می دهد که از دیدگاه شرکت محصولات مصرفی گرفته شده است. Quidol به منظور افزایش سهم بازار خود برای تستهای بارداری خانگی، دو محصول متفاوت را بر اساس انگیزه مصرفکنندگان برای خرید آزمایش ایجاد کرد: امید یا ترس.
در حالی که محصولات تقریباً یکسان هستند، نام، بسته بندی، محل قرارگیری محصول و قیمت گذاری این گونه نیست. در عوض، این محصولات به گونه ای طراحی شده اند که مشتریان بالقوه را بر اساس واکنش عاطفی آنها به بارداری احتمالی جذب کنند. این رویکرد مستلزم شناخت مطلق انگیزههای مصرفکنندگان نیست، بلکه نگرشهای ممکن را پیشبینی میکند و محصولات مناسب را ارائه میکند.
به همین ترتیب، بخشبندی روانشناختی مخصوص نگرش مصرف کنندگان مرتبط با سلامت و تندرستی می تواند به بیمارستان ها و سایر ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی کمک کند تا ارتباط محصولات و خدمات خود را بهبود بخشند.
برای مثال، با استفاده از طبقهبندیهای روانشناختی مانند آنچه که توسط راهحلهای زیست رایان ایجاد شده است -خود دستیابیکنندگان، جویندگان تعادل، شعبدهبازان اولویت، جهتگیران و افراد با اراده-سازمانهای مراقبتهای بهداشتی میتوانند محصولات و خدماتی را برای این بخشهای منحصربهفرد ایجاد کنند. مثالها میتواند شامل برنامههای سلامتی برای جلب توجه افراد دستیابی به اهداف هدف یا منابع آموزشی و اطلاعاتی مدیریتشده برای جویندگان تعادل مستقل باشد.
علاوه بر این، با استفاده از یک نظرسنجی کوتاه (12 سوال) برای طبقه بندی افراد در این بخش های روانشناختی منحصر به فرد، ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی می توانند ارتباطات را شخصی سازی کنند – پیام مناسب، زمان مناسب، کانال تحویل مناسب – برای ارائه تجارب مشتری محوری که مصرف کنندگان مراقبت های بهداشتی امروزی می خواهند.
توانایی تقسیمبندی مصرفکنندگان – مراقبتهای بهداشتی یا موارد دیگر – بر اساس نگرشها، باورها و انگیزههای منحصربهفرد آنها به سازمانها این امکان را میدهد تا بازاریابی یا سایر ارتباطات را برای ایجاد وفاداری و افزایش تعامل تنظیم کنند. در عرصه مراقبت های بهداشتی، این مزایا همچنین می تواند منجر به نتایج بهتر شود. و آیا این هدف نهایی نیست؟