هیچ کس زنده از اینجا خارج نمی شود. ما نمی گوییم که تاسف بار باشد – این فقط واقعیت پزشکی است. اما ما می توانیم پایان را به تاخیر بیندازیم. لازم نیست بیماری های مزمن معادل حکم اعدام باشد. شرایط را می توان مدیریت، نظارت کرد و بیش از دشمنی آزاردهنده ساخت.
با این حال، در اینجا برخی از آمارهای نگران کننده از دانشگاه میشیگان و گزارش بیماری مزمن غرب درباره وضعیت درمان بیماری مزمن که باید در نظر گرفته شود:
- کمتر از 50 درصد افرادی که از این بیماری مزمن رنج می برند، سطح رضایت بخشی از کنترل بیماری را دارند.
- اکثر آمریکاییها احساس نمیکنند که بیماران مزمن از مراقبتهای خوبی برخوردارند.
- 50 درصد بیماران مبتلا به بیماری مزمن داروهای تجویز شده خود را به طور منظم مصرف نمی کنند.
- 35 درصد از بیماران مبتلا به یک بیماری مزمن مطمئن نیستند که معیارهای سلامت کلیدی آنها، یعنی فشار خون، کلسترول، یا وزن چیست.
- 20 درصد از بیماران توانایی خود را برای مدیریت وضعیت خود منصفانه یا ضعیف ارزیابی می کنند.
با استفاده از ترکیبی از شفقت قدیمی و فناوری مدرن قرن بیست و یکم، مسیرهایی وجود دارد که میتوان برای بهبود نتایج بیماریهای مزمن دنبال کرد. ما به برخی از روشهای خاصی میرسیم که از طریق آن پلتفرمهای تعامل دیجیتال با بیمار میتوانند به بهبود نتایج بیماریهای مزمن کمک کنند، اما یکی از مزایای ناملموستر این فناوری این است که به افراد «دستی برای نگهداشتن» در زمانی که دور هستند میدهد. از دیوارهای مطب یا بیمارستان پزشک.
یک بیماری مزمن می تواند یک نبرد تنهایی باشد. پزشکان و پرستاران میتوانند مدافع باشند، اما زمانی که بیمار از کلینیک یا بیمارستان خارج میشود، اغلب وکالت متوقف میشود. اما لازم نیست. تکنولوژی وجود دارد که حتی برای حداقل مهارتهای فنی در دسترس است تا بیماران احساس کنند شریک زندگی دارند با آنها در سفر.
ارائه کردن معادل یک تتر الکترونیکی برای بیمار برای نگه داشتن آن در سفر تنها کار درستی نیست – این برای نتیجه بیمارستان نیز خوب است. این گزارش از دانشگاه شیکاگو را در نظر بگیرید :
“مدیریت بیماری می تواند کیفیت زندگی بیمار را افزایش دهد، اما بیمارستان ها و پزشکان نیز از ذینفعان کلیدی رویکرد مدیریت بیماری مزمن هستند. از دیدگاه پزشک، تعامل منظم با افراد در معرض خطر ابتلا به علائم پیچیده مفید است. درک دقیق تر وضعیت بیمار به ارائه دهندگان کمک می کند تا ناهنجاری ها را قبل از پیشرفت به سطوح خطرناک، پیچیده و در نهایت غیرقابل درمان شناسایی کنند.»
در اینجا شش راه برای کمک به بیماران مبتلا به مدیریت بیماری مزمن (شامل، اما نه محدود به، استفاده از یک پلت فرم مشارکت دیجیتالی بیمار مانند زیست رایان ):
1. آموزش بیماری و سلامت
“دشمن خود را بشناسید.” یک بیماری ترسناک است، اما اطلاعات قدرتمند است. به عنوان مثال، زیست رایان، محتوای آموزشی را برای بیماران ارسال میکند تا از خود مدیریتی شرایط سلامتی آنها حمایت کند، زیرا آنها در خارج از مطب پزشک زندگی خود را انجام میدهند.
با این حال، اطلاعات و آموزش کافی نیست. اگر بودند، چرا جانز هاپکینز متوجه می شد که بیش از نیمی از پزشکان دارای اضافه وزن یا چاق هستند؟ چرا UCLA متوجه می شود که یک چهارم دود LPN؟ بیشترین افراد تحصیلکرده بهداشتی در جهان هنوز به گونه ای رفتار می کنند که مخالف زندگی سالم است. نه، آموزش بخشی از راه حل است، نه راه حل.
بخشبندی روانشناختی به ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی یا سازمان اجازه میدهد تا مسائل ذاتی را درک کند. انگیزه های بیماران و آموزش موقعیت به گونه ای که به طور مؤثرتری با آنها طنین انداز شود. این به این دلیل است که روانشناسی به ارزش ها، نگرش ها، باورها و شخصیت افراد مربوط می شود و هسته اصلی انگیزه ها و ترجیحات ارتباطی آنهاست.
مدیریت بیماری و آموزش همراه با بینشهای روانشناختی گنجانده شده، شانس درک، پذیرش و فعالسازی بیمار را افزایش میدهد.
2. ردیابی مدیریت بیماری
پاسخهای بیمار به ارتباطات را ردیابی کنید و با کمک پلتفرمی مانند زیست رایان. کارکنان بالینی زمانی که بیماران نشان میدهند که مشکلاتی وجود دارد، پیگیری میکنند. این می تواند به جلوگیری از مشکلات قبل از بروز آنها کمک کند و کارکنان بالینی را بر پیگیری بیمار در جایی که بیشتر نیاز است متمرکز کند.
3. پیگیری قرار ملاقات
بیماران میتوانند پیگیریهای خودکار را با یادآوریهای قرار ملاقات شخصی و فرصتهایی برای ارتباط با کارکنان بالینی در صورت لزوم با زیست رایان دریافت کنند که از مدل تقسیم بندی روانشناختی برای سفارشی کردن ارتباطات بر اساس انگیزه ها و ترجیحات منحصر به فرد بیماران. فقط دانستن اینکه شخصی در آنجا است می تواند به بیماران آرامش دهد.
4. پایبندی به دارو
زیست رایان به بیماران یادآوری میکند که داروهای خود را به درستی مصرف کنند و رفتار بیمار (یا عدم وجود آن) را با نظرسنجیهای کوتاه و مکانیسمهای پاسخ برای گفتگوی دوطرفه جویا میشود.
5. مراقبت های روانی
بیماری مزمن فقط یک وضعیت فیزیکی نیست. سنگینی تحمل تشخیصی مانند سرطان یا دیابت حتی برای کسانی که بهترین سیستمهای پشتیبانی را دارند میتواند آزاردهنده باشد. تمرکز فقط بر روی شیمی درمانی یا دیالیز آسان است، اما کل بیمار باید در طول نبرد حضور داشته باشد، و اگر تشخیص او را به حالت افسردگی یا حالت اضطراب هدایت کند، درمان تضعیف می شود. هماهنگ کردن بیمار با مراقبت های روانشناختی یا گروه های حمایتی مناسب می تواند سرمایه گذاری عاقلانه ای در بیمار و بیمارستان باشد.
6. سرگرم کننده
بیماریهای مزمن و سرگرمی به ندرت دست به دست هم میدهند، اما فردی که با دیابت، سرطان، مشکلات قلبی یا سایر بیماریهای مزمن دست و پنجه نرم میکند، اغلب تمام زندگی خود را از منشور بیماری خود میبیند.
بیمارستانها باید برنامههایی را بهتنهایی ارائه دهند یا با سازمانهای دیگر همکاری کنند تا مطمئن شوند که بیماران مزمن به طور مزمن منزوی نمیشوند. این می تواند چیزی ساده باشد، مانند یک پیک نیک – هر چیزی که مردم را کمتر احساس انزوا کند و سیستم مراقبت های بهداشتی را انسانی کند. به عنوان مثال، بیمارستان Wheeling ویرجینیای غربی، یک پیک نیک سالانه بازماندگان سرطان را حمایت می کند. با غذا، بازی، و نقاشی برای کسانی که اخیراً تشخیص داده شده اند و کسانی که با موفقیت با این بلا مبارزه کرده اند.
بله، هزینهای متحمل شده است، اما در مقایسه با هزینههای مبارزه با بیماری مداوم، مزمن و هزینههای هنگفت بستری مجدد برای بیمارستانها، هیچ هزینهای وجود ندارد. کمی تفریح برنامه ریزی شده هزینه ناچیزی دارد و همراه با مراقبت شخصی و بیمار محور، کار درستی است.