شما در حال مشاهده هستید واژه های نادرست و گیج کننده بازاریابی و تبلیغات

واژه های نادرست و گیج کننده بازاریابی و تبلیغات

  • زمان مطالعه:زمان مطالعه: 1 دقیقه
  • نویسنده پست:
  • دسته‌بندی پست:دسته‌بندی نشده
  • دیدگاه‌های پست:0 دیدگاه

marketing and advertisingهر صنعتی واژگان منحصر به فرد خود را دارد. اینها اصطلاحات تخصصی، کلمات وزوز، عبارات و اصطلاحات مخصوص یک تجارت خاص هستند. من سعی نمی کنم کلمات روزانه ای را که ممکن است یک مکالمه پزشک با پزشک شامل شود، انجام نمی دهم. این احتمال قوی وجود دارد که (به سرعت) در جنگلی از اصطلاحات پزشکی چند هجا گم شوم.

کلمه دنیای بازاریابی با اصطلاحات بسیار ساده‌تر از مراقبت‌های بهداشتی نوشته و گفته می‌شود. اما “بازاریابی” با “تبلیغات” یکسان نیست و “روابط عمومی” حیوانی متفاوت از “علنی بودن” است.

اصطلاحات تجاری به ظاهر آشنا اغلب اشتباه گرفته می شوند و/یا مورد سوء استفاده قرار می گیرند…حتی در بین متخصصان مارکوم و تبلیغات بیز. MarketingProfs، یکی از باهوش‌ترین منابع در صنعت، این سردرگمی را اینگونه توصیف می‌کند:

بازاریابی و تبلیغات برای شروع رشته های مبهم هستند—از 20 کارشناس بپرسید تفاوت بین این دو چیست و 20 پاسخ متنوع دریافت خواهید کرد. بیشتر دنیای تجارت، بازاریابی و تبلیغات را در یک مجموعه بزرگ از روش‌ها برای رساندن محصولات به مشتریان بالقوه و مشتریان با هم ترکیب می‌کنند. با این حال، برای متخصصانی که ابتکارات بازاریابی و تبلیغات را اجرا می کنند، مهم است که بدانند این اصطلاحات مترادف نیستند.

برای کمک به تفکیک ماهی‌های مختلف در این خورش تند، در اینجا سه ​​مورد از رایج‌ترین برچسب‌هایی که مرتباً از آنها استفاده نادرست می‌شنویم، آورده شده است.

#1 – بازاریابی در مقابل تبلیغات: بازاریابی چتر بزرگی است. فرآیند تبلیغ کالا و خدمات تبلیغات یک وسیله یا روش در جعبه ابزار بازاریابی بزرگتر است. تعریف انجمن بازاریابی آمریکا (کمی شلوغ) می‌گوید: بازاریابی عبارت است از فعالیت، مجموعه‌ای از مؤسسات، و فرآیندهایی برای ایجاد، ارتباط، ارائه و مبادله پیشنهادهایی که برای مشتریان، مشتریان، شرکا و جامعه در کل ارزش دارد. آنها می گویند تبلیغات این است: “هر شکل پولی ارائه و تبلیغ غیر شخصی ایده ها، کالاها یا خدمات توسط یک حامی مشخص.”

#2 – بازاریابی در مقابل فروش: باز هم، بازاریابی تلاش بزرگتری است. یعنی، این تجارت سیستماتیک شناسایی، دسترسی و ارتباط با خریداران احتمالی (یا سرنخ های فروش یا فرصت ها) است. به طور کلی، فرآیند بازاریابی پیشنهادی را ارائه می دهد که نیازهای مصرف کننده را برآورده می کند. فروش تراکنش بین خریدار (مشتری/مصرف کننده) و فروشنده (ارائه دهنده) را تسهیل می کند.

#3 – روابط عمومی در مقابل تبلیغات: این اصطلاحات معمولاً – اما کاملاً نادرست – به جای یکدیگر استفاده می‌شوند. PR (روابط عمومی) یک اصطلاح عمومی است که تبلیغات فقط یک وسیله ارتباطی است. بالاترین مقام، PRSA (جامعه روابط عمومی آمریکا) می‌گوید: “روابط عمومی یک فرآیند ارتباطی استراتژیک است که روابط سودمند متقابلی را بین سازمان‌ها و عموم مردم ایجاد می‌کند.”

مسلماً، “علنی بودن” یک اصطلاح گسترده (و اغلب مبهم) است. معمولاً کانالی برای: “ارائه اطلاعات در مورد یک محصول، شخص یا شرکت برای اهداف تبلیغاتی یا تبلیغاتی.” (یک تمایز قابل توجه بین تبلیغات و تبلیغات این است که تبلیغات تقریباً همیشه پولی است، در حالی که تبلیغات اغلب رایگان است.)

برای پیشینه بیشتر، ABCs of Digital Marketing را بخوانید. ممکن است برای برخی از خوانندگان این اطلاعات ابتدایی به نظر برسد. متأسفانه، حتی متخصصان بازاریابی نیز این اصطلاحات را با هم مخلوط می کنند. اگر کسی را می شناسید که از این اصطلاحات به جای یکدیگر استفاده می کند، لطفاً این مقاله را فوروارد کنید. و برای اقساط اضافی در این مجموعه تماشا کنید.

ببینید که چگونه موفقیت مراقبت های بهداشتی بازاریابی پزشک را با ایجاد قرار گرفتن در معرض و افزایش سرنخ های واجد شرایط تغییر می دهد!

دیدگاهتان را بنویسید