هر سال، انجمن توسعه استراتژی و بازار مراقبت های بهداشتی (SHSMD) یک رویداد بسیار موفق را با همکاری انجمن بیمارستان های آمریکا برگزار می کند — و این فقط نیست برای بیمارستان ها
موضوع جیمز رابرسون را از SHSMD 2018 بگیرید: “بهینه سازی ردپای مراقبت اولیه شما”. رابرسون مدیر توسعه کسب و کار در بیمارستان Littleton Adventist است، و در حالی که موضوع او برای بیمارستانهای سراسر ایالات متحده مهم است، میدانم که خوانندگان من از بیمارستانها، مراقبتهای فوری و کلینیکهای مراقبت اولیه، و حتی پزشکان مستقل و گروههای پزشک میتوانند از این مزیت بهره ببرند. اطلاعات مصاحبه من با رابرسون را دقیقاً در اینجا بررسی کنید یا برای دریافت نکات کلیدی من به خواندن ادامه دهید.
بهینه سازی ردپای مراقبت های اولیه: چرا مهم است
یکی از بزرگترین استراتژیهای توسعه تجاری بیمارستان Littleton Adventist، افزایش ردپای مراقبتهای اولیه آن است. این مرکز به جامعه ای حدود 550000 نفر خدمات می دهد و بیمارستان مرکز مرکزی است، اما چندین کلینیک مراقبت های سرپایی نیز به جامعه بزرگتر خدمات ارائه می دهند.
پس چرا روی بهینه سازی ردپای مراقبت های اولیه تمرکز کنیم؟ رابرسون میگوید: «این برای مراقبت از جمعیت و ایجاد یک شبکه مراقبت یکپارچه که بیماران را سالمتر نگه میدارد و از خطوط خدمات تخصصی و خدمات ارائهشده در بیمارستان پشتیبانی میکند، حیاتی است.»
مرتبط: 7 الزام مطلق برای بیمارستان ها در عصر مصرف گرایی
روش های رشد مراقبت های اولیه
در حالی که روشهای مختلفی برای گسترش وجود دارد، کارگاه SHSMD رابرسون عمدتاً بر رشد از طریق اشتغال متمرکز است. این به دو روش اصلی اتفاق می افتد:
- شما می توانید به صورت ارگانیک رشد کنید، با راه اندازی کلینیک های جدید و استخدام پزشکان جدید در بازار،
- یا میتوانید به صورت معاملاتی به دست آورید و رشد کنید.
خوانندگان باید توجه داشته باشند: در حالی که راهاندازی یک کلینیک جدید اغلب برای دستیابی به اعضای خاصی از جامعه ضروری است، مطمئناً دستیابی به یک کلینیک تاسیس شده با پایگاه داده قوی بیماران ترجیح داده میشود. این باعث میشود یک کلینیک مجاور با بیمارستان یا کلینیک سرپایی رقابت نکند، حتی زمانی که به همان جمعیت بیماران خدمات میدهد.
انتقال کلینیک ایده آل چگونه به نظر می رسد؟
جالب است که بسیاری از کلینیکهایی که بیمارستان خریداری میکند ابتدا به بیمارستان نزدیک میشوند، نه برعکس. با این حال، بیمارستان همیشه به دنبال گروه هایی با معیارهای خوب است، به خصوص اگر آنها در گذشته به خوبی با هم کار کرده باشند.
، تیم رابرسون میگوید، در حالی که به گروههای پزشکی که ممکن است بخواهند به خانواده بیاورند، نگاه میکنند:
- شهرت – مراقبت های بهداشتی دنیای کوچکی است و یک شهرت ضعیف می تواند کلینیک را دنبال کند.
- رهبران پزشک– رهبری یک مجموعه مهارت کلیدی است، و اگرچه ممکن است الزامی نباشد، بیمارستان به پزشکانی نیاز دارد که بتوانند به عنوان یک سازمان در بحث های مهم شرکت کنند.
- موقعیت جغرافیایی و اندازه – البته، مهم است که یک کلینیک از نظر رشد در برنامه استراتژیک کلی بیمارستان قرار گیرد.
استفاده از اطلاعات کمی برای تعیین مراحل بعدی
نکته آخر مهم است: موقعیت جغرافیایی هر کلینیک مراقبتهای سرپایی کلید تصمیم نهایی است. بنابراین چگونه یک بیمارستان از اطلاعات کمی موجود برای بهینه سازی ردپای خود، حذف ناکارآمدی ها و افزایش دسترسی به شبکه خود استفاده می کند؟
یک کلینیک جدید باید در کجا واقع شود؟ یکی از اولین سوالاتی که تیم رابرسون باید بپرسد این است که آیا بیماران به ارائه دهندگان مراقبت های اولیه نزدیک به محل زندگی خود یا محل کارشان مراجعه می کنند.
برای پاسخ به این سوال، آنها با پرونده الکترونیک سلامت بیمار شروع کردند. البته EHR ها حاوی اطلاعات زیادی در مورد یک بیمار از جمله آدرس منزل هستند. تیم او توانست از نرمافزار پیچیده نقشهبرداری GIS برای تجسم مکان همه بیمارانی که در 24 ماه گذشته به یک کلینیک مراجعه کردهاند، استفاده کند.
با این اطلاعات، آنها توانستند یک نقشه حرارتی ایجاد کنند، که به تعیین میانگین فاصله رانندگی بیمار تا کلینیک کمک کرد. به این ترتیب آنها تشخیص دادند که بیشتر بیماران در نزدیکی کلینیکی که به آنها مراجعه میکنند زندگی میکنند و حدود 50 درصد آنها تنها 10 دقیقه از خانه سفر میکنند.
از آنجا، آنها می توانند این فرض را ایجاد کنند که یک کلینیک جدید در شعاع 15 دقیقه به بیماران خدمات ارائه می دهد. آنها میتوانند به نقشه گرمایی نگاه کنند و تعیین کنند که کجا رشد را پیشبینی میکنند تا برنامهای برای گسترش دسترسی خود داشته باشند و تعیین کنند که آیا کلینیکهای جدید را افتتاح کنند یا بر اساس کلینیکهای موجود بسازند.
ابزارهای کمی سازی داده های بیمار
این حوزه ای است که من فکر می کنم همه انواع سازمان های مراقبت های بهداشتی می توانند از آن بهره مند شوند: تجزیه و تحلیل داده ها برای تعیین فرصت های رشد. برخی از ابزارهای فهرست شده رابرسون عبارتند از:
- EHR برای اطلاعات جغرافیایی مربوط به کلینیکها، که به ایجاد فرضیات اولیه شما برای نقشهبرداری کمک میکند.
- اطلاعات جمعیت شناختی از شرکت هایی مانند Truven Health Analytics.
- اطلاعات سهم بازار. بسیاری از ایالتها مجموعهای از پذیرشهای بستری دارند که شامل اطلاعات جغرافیایی است.
- دادههای ترافیک، که شهرهای شلوغ و شهرداریها اغلب به صورت عمومی به اشتراک میگذارند. میتوانید از دادههای ترافیک برای تعیین دید از دیدگاه بازاریابی استفاده کنید. به عنوان مثال، روزانه چند خودرو در یک منطقه تردد می کنند؟
- دادههای مجاز برای مسکن و محلههای جدید. این اطلاعاتی است که ممکن است در پیش بینی های جمعیتی از منابع غیر محلی نشان داده نشود.
- اطلاعات GIS برای جمعآوری مختصات مکانها برای انباشتگی پیچیده به منظور درک تمایلات جمعیت محلی شما، در دسترس از نرمافزارهایی مانند ESRI و Maptitude.
در پایان، برای سازمان هایی که به دنبال رشد هستند، رابرسون این توصیه را دارد:
«هیچ پاسخ کاملی وجود ندارد. هر زمان که اطلاعاتی به این شکل بدست می آورید، مردم تمایل دارند داده ها را زیر سوال ببرند. اما چیزی که من همیشه دوست دارم به آن برگردم این است که برخی اطلاعات تقریباً همیشه بهتر از بی اطلاعاتی است. کاری که ما می خواهیم انجام دهیم لزوما ارائه دقیق نیست. پاسخ صحیح، اما برای اینکه بفهمیم کدام پاسخها بهتر از بقیه هستند.»