بازار مراقبت های بهداشتی در چند سال گذشته شاهد تغییرات زیادی بوده است و همچنان به سمت هدف بازار محرک مصرف کننده، به این معنی که بازاریابی مراقبت های بهداشتی و آژانس های تبلیغاتی باید استراتژی های خود را برای دسترسی به مصرف کنندگان مراقبت های بهداشتی امروز تنظیم کنند.
شکستن کد رفتار مصرفکننده مراقبتهای بهداشتی اغلب دشوار است، و درگیر کردن مؤثر آنها برای بازاریابان دشوار است. تقویت تکنیک های بازاریابی سنتی با بخش بندی روانشناختی در بازاریابی مراقبت های بهداشتی یک روش جدید و موثر برای آژانسهای تبلیغاتی و بازاریابی مراقبتهای بهداشتی تا اطلاعات بیشتری در مورد مصرفکنندگان بیاموزند تا بتوانند آنها را درک کنند و درگیر آنها شوند.
قطع ارتباط در بازاریابی مراقبت های بهداشتی
در حالی که بازاریابهای مراقبتهای بهداشتی و آژانسهای تبلیغاتی به استفاده از حجم عظیمی از دادهها برای ارائه نمایههای مصرفکننده وابسته هستند، امروزه در بازاریابی مراقبتهای بهداشتی گسستگی وجود دارد. در بسیاری از موارد، داده های جمع آوری شده کافی نیست و موفقیت کمپین های تبلیغاتی و بازاریابی را محدود می کند. این بدان معنا نیست که داده های کافی در دسترس نیست. این نارسایی ناشی از فقدان نوع مناسب داده ها برای ایجاد شخصیت هایی است که ارتباطات بازاریابی را هدایت می کنند. استفاده از تقسیم بندی جمعیتی سنتی برای نگاه کردن به گروه های مردم بر اساس وضعیت اجتماعی-اقتصادی، سن، قومیت، جنسیت و شرایط سلامت بسیار رایج است. اما این کافی نیست.
این اطلاعات به بازاریابان نگاهی به ترجیحات و انگیزههای مشتریان هدفشان نمیدهد و فقط به این دلیل که دو مصرفکننده از یک وضعیت سلامتی مشابه رنج میبرند – مثلاً دیابت یا بیماری قلبی عروقی – به این معنی نیست که این دو مورد مصرف کنندگان اولویت ها و نیازهای یکسانی دارند.
مصرف کنندگان مراقبت های بهداشتی طیف بسیار گسترده ای از نیازها، شخصیت ها، ترجیحات، سطوح انگیزه و نیازها دارند و عدم توجه به عوامل روانشناختی به این معنی است که بازاریابان مراقبت های بهداشتی درک خوبی از مصرف کنندگان ندارند. در حال تلاش برای بازاریابی هستند. بنابراین، بین شرکت ها و مصرف کنندگان قطع ارتباط وجود دارد.
درک تفاوت بین جمعیت شناسی و روانشناسی
تقسیم بندی روانشناختی شامل شناسایی و طبقه بندی مصرف کنندگان بر اساس اولویت ها، روش های ارتباطی ترجیحی و انگیزه های اولیه آنها است. همه چیز در مورد شخصیت، سبک زندگی، ارزش ها و نگرش های آنهاست. بخش بندی روانشناختی متفاوت از تقسیم بندی جمعیتی. جمعیت شناسی به عوامل فیزیکی از جمله موقعیت مکانی، سن و جنسیت می پردازد، در حالی که روانشناسی به اولویت ها، انگیزه ها و باورهای مصرف کننده عمیق تر می پردازد. فقط به این دلیل که دو مصرف کننده از یک گروه سنی یا قومیتی هستند یا وضعیت سلامتی یکسانی دارند، به این معنی نیست که آنها یکسان فکر و عمل می کنند.
اگرچه به دست آوردن اطلاعات روانشناختی می تواند چالش برانگیزتر باشد، تقسیم بندی روانشناختی توانایی ایجاد پروفایل های دقیق مشتری را ارائه می دهد که بازده بزرگی را برای بازاریابی مراقبت های بهداشتی و آژانس های تبلیغاتی به همراه دارد، و ایجاد پیام های نام تجاری را امکان پذیر می کند که درگیر و درگیر شوند. با مصرف کننده هدف طنین انداز شود.
اجرای بخشبندی روانشناختی در بازاریابی مراقبتهای بهداشتی
رمز موفقیت آنها در بازاریابی این است که ترجیحات و انگیزه های مخاطب هدف خود را بهتر درک کنید. شما باید مشتریان مراقبت های بهداشتی را برای خرید تشویق کنید و هر چه اطلاعات دقیق و مرتبط تری در مورد مخاطبان خود داشته باشید، در جذب آنها موثرتر خواهید بود.
البته یکی از موانع اصلی اجرای تقسیم بندی روانشناختی، شناسایی بخش های روانشناختی در بین مصرف کنندگان است. راه حل های زیست رایان یک الگوریتم اختصاصی ایجاد کرده است که مصرف کنندگان را بر اساس یکی از پنج بخش روانشناختی با دقت 91.1 درصد طبقه بندی می کند. زیست رایان solutions همچنین با یک شرکت National Data Compiler همکاری کرده است تا به صورت آماری این پنج بخش را در تمام بزرگسالان بالای 18 سال در ایالات متحده نشان دهد.
راهحلهای زیست رایان با شرکتها، از جمله بازاریابان مراقبتهای بهداشتی و آژانسهای تبلیغاتی، برای توسعه یک استراتژی تقسیمبندی روانشناختی، طبقهبندی مصرفکنندگان در بخشهای روانشناختی کار میکند تا به بازاریابان اجازه دهد تا ساختار روانی مصرفکنندگان را بهتر درک کنند.
پنج بخش روانشناختی که ما شناسایی کردیم عبارتند از:
هنگامی که اطلاعات روانشناختی دارید و میتوانید مشتریان را بر اساس انگیزهها، ترجیحات و نگرشهایشان به بخشهایی طبقهبندی کنید، میتوانید پیامهای بازاریابی طراحی کنید که با مخاطبان شما طنینانداز شود.
بهعنوان مثال، راهحلهای زیست رایان با یک آژانس بازاریابی در کمپین مصرفکنندهاش برای داروی نسخهای که قرار بود در بازار عرضه شود، کار کرد. این آژانس با یک مفهوم کمپین به زیست رایان آمد و در مورد اینکه آیا با توجه به مخاطبان هدف محصولش موفق خواهد بود یا خیر، به این موضوع رسید. زیست رایان نشان داد که ابتدا باید ترکیب روانشناختی مصرف کنندگان را با وضعیت سلامتی که توسط مشتری آژانس مورد توجه قرار گرفته است، مشخص کند.
بعد از اینکه نمونهای نماینده از مصرفکنندگان با این وضعیت سلامتی، طبقهبندی کننده مصرفکننده زیست رایان را انتخاب کردند، مشخص شد که بخش غالب افراد پایداری ارادهای است. با این حال، این آژانس یک مفهوم کمپین را ایجاد کرده بود که با خود دستآوردها صحبت میکرد، و این پیام بر اساس اولویتها و انگیزههای افراد استقامتی، طنیناندازی نمیکرد. زیست رایان توصیه کرد که مفهوم کمپین به گونهای تنظیم شود که برای Willful Endurers جذاب باشد و آژانس این فرصت را داشت که این تغییر را به موقع برای مشتری انجام دهد.
اتخاذ یک رویکرد روانشناختی با مصرف کنندگان مراقبت های بهداشتی می تواند تعامل را تغییر دهد و احتمال موفقیت بازاریابی را افزایش دهد.