چرا شرکت های بیمه سلامت باید از بخش بندی روانشناختی در سال 2018 استفاده کنند؟

  • زمان مطالعه:زمان مطالعه: 2 دقیقه
  • نویسنده پست:
  • دسته‌بندی پست:دسته‌بندی نشده
  • دیدگاه‌های پست:0 دیدگاه

صنعت مراقبت های بهداشتی همچنان شاهد تغییرات عظیمی است و شاید برخی از بزرگترین تغییرات در بازار بیمه سلامت بوده است. قانون مراقبت مقرون به صرفه بازار مراقبت های بهداشتی را کاملا متحول کرده است و امروز بازار بیمه به یک بازار خرده فروشی تبدیل شده است که توسط مصرف کنندگان تغذیه می شود.

مصرف‌گرایی در بیمه سلامت فقط یک روند نیست. همانطور که چشم انداز مراقبت های بهداشتی همچنان در حال تغییر و تغییر است، شکی نیست که مصرف گرایی در صنعت مراقبت های بهداشتی اینجاست تا بماند. شرکت‌های بیمه سلامت دیگر نمی‌توانند به روش‌های بازاریابی سنتی که در گذشته مفید بوده‌اند روی بیاورند – آنها باید به تغییر و به‌روزرسانی تکنیک‌های بازاریابی برای دستیابی به مشتریان امروزی ادامه دهند.

psychographic_segmentation.jpg

▶ چالش‌های پیش روی شرکت‌های بیمه سلامت

تغییرات ایجاد شده توسط قانون مراقبت مقرون به صرفه شرکت‌های بیمه سلامت را با چالش‌های مختلفی مواجه کرده است و این چالش‌ها رسیدن به اهداف را برای بازاریابان بیمه سلامت دشوارتر می‌کند. برخی از سخت ترین چالش هایی که امروزه شرکت های بیمه سلامت با آن مواجه هستند شامل:

  • تصمیم گیری چند نفر برای خرید: شرکت های بیمه درمانی با چالش فروش بیمه مواجه می شوند که افراد متعددی در تصمیم گیری خرید شرکت دارند. شرکت‌های بیمه تجاری به کسب‌وکاری می‌فروشند که ممکن است گزینه‌های طرح متعددی را از بیمه‌گرهای مختلف به کارمندان ارائه دهند، که به این معنی است که کسب‌وکارها و کارکنان آن‌ها در تصمیم‌گیری مشارکت دارند.
    بیمه‌گرانی که طرح‌های تنظیم‌شده را می‌فروشند معمولاً مستقیماً به مصرف‌کنندگان می‌فروشند، اما هنوز هم ممکن است افراد متعددی در خانواده در تصمیم‌گیری دخیل باشند. خریداران احتمالی ممکن است افراد دیگری مانند همسر، دوستان، مراقبان یا حامیان مراقبت های بهداشتی خود را درگیر کنند. این امر باعث می‌شود شرکت‌های بیمه هدف‌گذاری تلاش‌های بازاریابی را در زمانی که انواع مختلفی از مصرف‌کنندگان می‌توانند در یک تصمیم درگیر شوند دشوار می‌کند
  • دوره‌های فروش جدید هر سال: هر سال، یک چرخه فروش جدید وجود دارد. هنگامی که شرکت های بیمه اقدام به فروش کردند، باید به سرعت روابط خود را ایجاد کنند و سپس تلاش کنند تا سال بعد دوباره ثبت نام کنند. این امر مستلزم ایجاد روابط در طول سال و تلاش برای بازگشت مشتریان است
  • دوره باریک بازاریابی: برای بازاریابانی که پوشش Medicare ارائه می‌دهند، هر سال فقط یک دوره بازاریابی بسیار محدود وجود دارد. آنها با فرصت کوتاهی در بازار بسیار شلوغ مواجه می شوند که پیام های متناسب و مرتبط را برای موفقیت بسیار مهم می کند.

چرا بازاریابی جمعیتی سنتی دیگر جواب نمی دهدs

با چالش‌های فعلی که شرکت‌های بیمه سلامت در بازار در حال تغییر مراقبت‌های بهداشتی با آن مواجه هستند، بازاریابی سنتی جمعیت‌شناختی دیگر کارایی ندارد. بله، می توان از آن به عنوان بخشی از یک برنامه بازاریابی استفاده کرد، اما اطلاعات کافی برای ایجاد نتایج را ارائه نمی دهد. شرکت های بیمه به طور سنتی از جمعیت شناسی برای راهنمایی جهت دار در بازاریابی استفاده می کنند، اما بازاریابی جمعیتی بینش کمی از فرآیندهای تصمیم گیری، اهداف و نگرش های مصرف کنندگان ارائه می دهد.


غلبه بر چالش ها با استفاده از تقسیم بندی روانشناختی در بازاریابی بیمه سلامت

تقسیم بندی روانشناختی در بازاریابی بیمه سلامت موارد بیشتری را ارائه می دهد شکل کامل بازاریابی که داده های جمعیت شناختی سنتی را با نگاهی دقیق تر به انگیزه ها و شخصیت بیماران افزایش می دهد، از جمله:

  • احساسات مصرف کننده
  • شخصیت های مصرف کننده
  • ارزش های مصرف کننده
  • علائق مصرف کننده
  • باورهای مصرف کننده
  • نگرش مصرف کننده

در حالی که مصرف کنندگان ممکن است متغیرهای جمعیت شناختی مشابهی داشته باشند، انگیزه ها و نگرش های مشابهی ندارند. با استفاده از بخش بندی روانشناختی، شرکت های بیمه می توانند مشارکت مشتری و پیام های بازاریابی را سفارشی کنید تا بر اساس ترجیحات و انگیزه‌های منحصربه‌فرد به آنها دسترسی پیدا کنید.

وقتی شرکت‌های بیمه با یک دوره بازاریابی کوتاه مواجه می‌شوند، اطلاعات قابل اعتمادی در مورد نحوه فکر و احساس مصرف‌کنندگان دارند که می‌تواند به آنها کمک کند پیام‌های بازاریابی ایجاد کنند که با مصرف‌کنندگان طنین‌انداز شود.

با کنار گذاشتن روش‌های بازاریابی جمعیت‌شناختی سنتی و روی آوردن به بازاریابی روان‌شناختی، شرکت‌های بیمه سلامت می‌توانند محصولات خود را متمایز کنند، استراتژی‌های بازاریابی مؤثری ارائه دهند که مصرف‌کنندگان را تشویق به اقدام کنند و تجارب مصرف‌کننده را بهتر ارائه دهند که متناسب با شخصیت‌های منحصربه‌فرد باشد. و ارزش های بخش های مختلف روانشناختی.

دیدگاهتان را بنویسید