(تصویر از طریق تومی ام / NYT The Upshot)
آبراهام ورگزه، دکترای پزشکی، استاد پزشکی در دانشکده پزشکی استنفورد و دریافت کننده مدال ملی علوم انسانی در سال 2016، میگوید: نسخه اصلی: اصلاحات مراقبتهای بهداشتی مربوط به بیمار است، نه در مورد پزشک.”
در حالی که دکتر Verghese به جنبه انسانی طبابت اشاره می کرد، سخنان او به همان اندازه در پرتو مصرف گرایی در مراقبت های بهداشتی مرتبط است. در واقع، در مک کینزی با بررسی مصرف کنندگان مراقبت های بهداشتی در مورد میزان رضایت آنها از تجربیات بیمارستانی خود دریافت که «… همدلی و حمایت ارائه شده توسط متخصصان بهداشت (به ویژه پرستاران) تأثیر بیشتری نسبت به نتایج داشت. ” این نظرسنجی همچنین نشان داد که کیفیت ارتباطات در طول درمان و بعد از درمان نیز به طور قابل توجهی بر رضایت بیمار تأثیر می گذارد.
مک کینزی میگوید: «این نتایج همچنین با یک تصور غلط رایج در مورد مصرفگرایی مراقبتهای بهداشتی مقابله میکند: مصرفکنندگان میدانند که از شرکتهای مراقبتهای بهداشتی چه میخواهند و چه چیزی باعث تصمیمگیریهای آنها میشود. در واقعیت، آنچه مصرفکنندگان فکر میکنند مهمتر است و آنچه در واقع بر درک آنها از تجربیات بیمارستان تأثیر میگذارد، اغلب در تضاد هستند.
بخشبندی روانشناختی—که مراقبتهای بهداشتی را طبقهبندی میکند مصرفکنندگان بر اساس ترجیحات، نگرشها و باورهای ناخودآگاه خود در مورد سلامت و تندرستی – میتوانند به بیمارستانها کمک کنند تا این افسانهها و دیگر افسانههای مصرفگرایی مراقبتهای بهداشتی را بشکنند.
افسانه شکن با روانشناسی
در مقاله McKinsey، «رد کردن افسانههای رایج در مورد مصرفگرایی مراقبتهای بهداشتی»، نویسندگان تعدادی دیگر از افسانههای مصرفکننده مراقبتهای بهداشتی را ارائه میکنند که بیمارستانها باید هنگام توسعه استراتژیهایی برای جذب، مشارکت و حفظ روابط مستمر با مصرفکنندگان مراقبتهای بهداشتی در نظر بگیرند.
در زیر، تعدادی از آنها را بررسی میکنیم—و اینکه چگونه استفاده از دادههای مراقبتهای بهداشتی و تجزیه و تحلیل، از جمله تقسیمبندی روانشناختی، میتواند بینشهایی ارائه دهد که این افسانهها را از بین میبرد.
افسانه شماره 1:
مصرفکنندگان همان انتظاراتی را که از صنایع خردهفروشی یا مهماننوازی انجام میدهند، برای مراقبتهای بهداشتی ندارند.
ما در وبلاگی با شرکت خواهرمان این موضوع را لمس کردیم
و همانطور که مطالعه مک کینزی نشان داد، نحوه ارتباط موثر ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی با بیماران نقش مهمی ایفا می کند. استفاده از بخش بندی روانشناختی بیمارستان ها و سایر ارائه دهندگان را قادر می سازد تا درک کنند چگونه مصرف کنندگان مراقبت های بهداشتی فردی می خواهند با آنها تعامل داشته باشند. این به این دلیل است که روانشناسی به ارزشها، نگرشها، شخصیت و سبک زندگی افراد مربوط میشود و کلید درک انگیزهها، اولویتها و ترجیحات ارتباطی افراد است.
این صرف نظر از این است که ترجیحات آنها به توصیههای سلامتی روشن و هدفمحور مورد نظر بخش روانشناختی معروف به خود دستآوردها باشد یا فهرستی از منابع اطلاعاتی و گزینههای درمانی برای جلب رضایت جویندگان تعادل مستقل. راه حل های زیست رایان پنج بخش روانشناختی متمایز مرتبط با سلامت و تندرستی را شناسایی کرده است که هر کدام دارای اولویت ها و انگیزه های منحصر به فردی هستند.
افسانه شماره 2:
مشتریان بر قیمت برتر به عنوان تنها عامل مهم در تصمیم گیری خرید تمرکز می کنند.
قیمتهای حق بیمه مطمئناً نقشی در تصمیمگیریهای خرید ایفا میکنند و جای خود را به افزایش طرحهای بهداشتی با کسر بالا (HDHP) میدهند. با این حال، مککینزی اشاره میکند که درصد قابل توجهی از مردم برنامههای با قیمت متوسط را به جای آنهایی که کمترین حق بیمه را ارائه میدهند، انتخاب کردند. عواملی مانند سازمان های ارائه دهنده ترجیحی، مزایای نسخه یا پوشش گزینه های مراقبت جایگزین مانند طب سوزنی یا مراقبت های کایروپراکتیک نیز نقش داشتند.
“فقط 15 درصد از شرکتکنندگان یک طرح ویژه 0 دلاری را انتخاب کردند. بقیه مایل بودند در صورتی که این طرح ویژگیهای مطلوب دیگری داشت، بیشتر بپردازند.”
درک باورهای مصرف کنندگان در مورد سلامت و تندرستی می تواند به شرکت های بیمه سلامت کمک کند تا مصرف کنندگان را به سمت برنامه های مناسب راهنمایی کنند. همچنین میتواند به بیمارستانها و سایر ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی کمک کند تا برنامههای سلامتی را برای بیماران یا طرحهای بهداشتی جمعیت طراحی کنند که از جذابیت گستردهتری برخوردار باشند و تعامل را افزایش دهند. مک کینزی این افسانه را در یک مطالعه آزمایش کرد و متوجه شد که تنها 15 درصد از شرکت کنندگان یک طرح حق بیمه 0 دلاری را انتخاب کردند. اگر طرح دارای ویژگی های مطلوب دیگری بود، بقیه حاضر به پرداخت بیشتر بودند. هر یک از بخشهای روانشناختی که قبلاً ذکر شد، جنبههای مختلف مراقبتهای بهداشتی را اولویتبندی میکنند و حساسیت قیمت بهطور قابلتوجهی متفاوت است.
افسانه شماره 3:
وقتی صحبت از ارائه دهندگان خدمات بهداشتی به میان می آید، مصرف کنندگان وفادار هستند.
وقتی صحبت از وفاداری به برند در خردهفروشی، مهماننوازی و سایر صنایع به میان میآید، مصرفکنندگان میتوانند بیثبات باشند. چرا مراقبت های بهداشتی متفاوت است؟ درست است، 82 درصد از افرادی که توسط McKinsey مورد بررسی قرار گرفتند، گزارش دادند که پزشک مراقبت های اولیه (PCP) داشتند، اما سن در این مورد نقش دارد. بر اساس این گزارش، 96 درصد از بزرگسالان بالای 65 سال PCP دارند، اما تنها 65 درصد از بزرگسالان 18 تا 34 سال دارند.
سطح درآمد، وضعیت سلامت، و طول رابطه پزشک و بیمار نیز نقش دارند. با توجه به بخش های روانشناختی، تحقیق بازار راه حل های زیست رایان نشان داده است. که بعضی از بخشها احتمال کمتری دارد که صورتحسابهای پزشک خود را بپردازند و احتمال بیشتری دارد که شکایت کنند علیه پزشکان، بیمارستانها یا شرکتهای بیمه سلامت.
برای بیمارستانها و ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی که برای بیماران در عصر مصرفگرایی مراقبتهای بهداشتی رقابت میکنند، توانایی برقراری ارتباط با افراد به روشهای مرتبط برای موفقیت بسیار مهم است – و تقسیمبندی روانشناختی میتواند بینشهای مورد نیاز برای ایجاد کمپینهای بازاریابی تاثیرگذار را ارائه دهد. ، استراتژی های توسعه سلامتی، برنامه های ترخیص یا برنامه های مدیریت بیماری مزمن.
تحول مراقبت های بهداشتی در آمریکا به خوبی در حال انجام است، و نه فقط در داخل صنعت. با بهرهگیری از انتظارات مصرفکنندگان مراقبتهای بهداشتی امروزی با تقسیمبندی روانشناختی، بیمارستانها و سایر سازمانهای مراقبتهای بهداشتی میتوانند طعمه افسانهها نشوند و تجربیاتی ارائه دهند که باعث تعامل و ایجاد وفاداری با بیماران میشود.