در کنفرانس این هفته MedCity News ENGAGE در سن دیگو، برنت واکر، مدیر ارشد بازاریابی در راهحلهای زیست رایان، کاستیهای استراتژیهای مشارکت بیمار فعلی را بیان کرد و راهحلی بالقوه برای تغییر رفتار بیمار بر اساس روانشناسی مصرفکننده ارائه کرد. .
معلوم شد، آموزش دادن به بیماران برای ایجاد تغییر رفتار کافی نیست.
“اگر آموزش راه حل بود، چرا جانز هاپکینز دریافت که 52 درصد پزشکان یا اضافه وزن دارند یا چاق؟” از واکر در حین ارائه ENGAGE خود پرسید. “چرا UCLA متوجه می شود که یک چهارم LPN ها [پرستار عملی دارای مجوز] سیگار می کشند؟ اینها تحصیلکرده ترین افراد در زمینه سلامتی در جهان هستند.”
چهار نفر از مدیران سابق Procter & Gamble، که دههها را صرف یادگیری نحوه تقسیمبندی بهتر روانشناسی مصرفکننده برای فروش بیشتر Tide و Pampers کردهاند، راهحلهای زیست رایان را در سال 2012 تأسیس کردند. اکنون آنها میخواهند از همان منابع روانشناختی برای افزایش انطباق بیماران استفاده کنند —یا به عنوان بیماران ترجیح میدهند آن را موفقیت بیمار در پایبندی به رژیم مراقبتی خود بنامیم—برای کاهش پذیرش مجدد در بیمارستان و کاهش هزینهها.
مشکل، همانطور که واکر و همکارانش می بینند، این است که سازمان های مراقبت های بهداشتی به بیماران بر اساس جمعیت یا شرایط نگاه می کنند و فکر می کنند همه آنها یکسان فکر می کنند.
واکر گفت: «آنها طوری رفتار می کنند که انگار در حال راه رفتن در حال بیماری هستند. “اما بیماران خود را با شرایطشان تعریف نمی کنند.”
به عنوان مثال، P&G با درک اینکه انتخابهای مصرفکننده همگن نیستند، انواع مختلفی از Tide ایجاد میکند. مدیران راهحلهای زیست رایان از این رویکرد تقسیمبندی مصرفکننده در مراقبتهای بهداشتی استفاده کردهاند، و یک نظرسنجی 12 سوالی ایجاد کردهاند که بیماران را بر اساس ترجیحاتشان بخش بندی کنید:
- موفقین به خود فعال هستند، به حرفهای متخصصان پزشکی گوش میدهند و از قرار ملاقاتها، غربالگریها و سایر کارهایی که باید انجام شوند، آگاه هستند.
- جویندگان تعادل نیز فعال هستند، اما لزوماً سخنان پزشک را به عنوان انجیل نمی دانند. بینش یک پزشک بخشی از اطلاعات پزشکی بزرگتر است.
- مسیر گیرندگان به حرف پزشکان گوش می دهند اما ممکن است واقعاً به توصیه های آنها توجه نکنند. آنها باید بفهمند که چگونه آن را در روال خود قرار دهند.
- دغلبازان اولویت دار در رابطه با مسائل بهداشتی خود واکنش نشان می دهند اما نسبت به نیازهای خانواده خود فعال هستند. واکر گفت: “اگر به مطب بروید و فردی را ببینید که هک می کند و سرفه می کند و واقعاً بیمار است، به احتمال زیاد او یکی از شعبده بازان اولویت است.”
- افراد با ارادهبرای مدت طولانی برنامه ریزی نمی کنند. آنها باید بدانند که چگونه یک رفتار خاص در اینجا و اکنون به آنها کمک می کند.
این تقسیمبندی به طور بالقوه میتواند به پزشکان کمک کند پیامهای سلامتی خود را برای هر مخاطب کدنویسی کنند، اعتماد ایجاد کند و به طور بالقوه انطباق را افزایش دهد. واکر برای اثبات این موضوع به چند مطالعه موردی اشاره کرد.
واکر توضیح داد: «ما یک آزمایشی انجام دادیم که در آن به چهار مربی بهداشت آموزش دادیم که چگونه با بخشهای مختلف روانشناختی صحبت کنند. “کلمات برای استفاده، کلماتی که باید از دست بدهند، کلمات کلیدی روانی خاص و پیام هایی برای کمک به بیماران برای رسیدن به اهداف سلامتی خود.”
مربیها دریافتند که این رویکرد توانایی آنها را برای ایجاد اعتماد با بیماران تسریع میکند – فقط در یک یا دو جلسه به جای پنج یا شش جلسه. علاوه بر این، بیماران تعداد اهداف سلامتی خود را تا 90 درصد افزایش دادند.
در مورد دیگری، زیست رایان با یک بیمارستان ماساچوست برای کاهش پذیرش مجدد پس از عمل جراحی فیوژن ستون فقرات کمری کار کرد. این بیمارستان دارای سه پرستار تمام وقت بود که بیماران را راهنمایی می کردند، اما نرخ پذیرش مجدد در 6 درصد بود. در حدود 35000 دلار برای هر پذیرش مجدد، این مبلغ در حال افزایش بود.
تیم زیست رایان یک کمپین ارتباطی نه موجی را اجرا کرد و یک داشبورد آنلاین برای نظارت بر پاسخها ایجاد کرد. انطباق به طور چشمگیری افزایش یافت و بیمارستان یک بستری مجدد در هشت ماه داشت و از سه مربی پرستار به یک مربی که یک ساعت در روز کار میکردند، رسید.
این نتایج خوب به نظر میرسند، اما آیا به تغییر رفتار میلیونها بیمار کمک میکند؟
شرکت کاملاً از مشکل آگاه است و با زیست رایان کار می کند تا تقسیم بندی روانشناختی را افزایش دهد. Walker خاطرنشان می کند که نیاز فوری به این نوع راه حل وجود دارد.
«قانون [قانون مراقبت مقرونبهصرفه] بازپرداخت مبتنی بر ارزش لرزهای بوده است که با رضایت بیمار و نیاز بیماران به انجام آن رفتارهایی که به نفع آنهاست، مرتبط است. ما باید بعد از ترک مطب پزشک بر رفتار تأثیر بگذاریم.»
عکس: ایوان هوندریک