رابرت آلتمن کارگردان یک بار ساختن یک فیلم را با بریدگی در یک تخته سنگ مقایسه کرد. او گفت: “شما می دانید که چیزی در آنجا وجود دارد، اما تا زمانی که آن را پیدا نکنید، مطمئن نیستید که دقیقا چیست.”
این یک قیاس مناسب برای بیمارستان ها و سایر ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی است که به دنبال کشف بینش در صفحات عظیم داده ها در چشم انداز مراقبت های بهداشتی—در پرونده الکترونیک سلامت (EHR)، سیستم های بالینی و مالی.
بهمنظور ایجاد استراتژی که از تصمیمگیریهای دادههای بهداشتی بهتر پشتیبانی میکند، بیمارستانها باید از استادان داده در سایر صنایع درس بگیرند.
کلیدهای بینش داده های بهداشتی بهتر
چند سال پیش، تحقیقات جهانی و شرکت مشاوره McKinsey خاطرنشان کرد که استراتژی های داده محور نشان دهنده تمایزهای رقابتی بین رهبران و عقب مانده ها در شش صنعت غنی از داده است. سازمان هایی که در استفاده از داده ها برتری دارند چه عواملی مشترک دارند؟
1. آنها از چندین منبع داده استفاده می کنند.
بیمارستان ها داده های داخلی فراوانی دارند. همانطور که قابلیت همکاری بهبود می یابد، به اشتراک گذاری داده ها در سراسر صنعت نیز بهبود می یابد. اما برای تمرکز بر روی دادههای درست، سیستمهای مراقبتهای بهداشتی باید به اهداف کسبوکار فردی – از کاهش هزینهها و افزایش کیفیت گرفته تا ارتقای سلامت جمعیت و بهبود مشارکت بیمار- توجه کنند و انواع خاصی از دادههای مورد نیاز برای حرکت دادن سوزن بر روی آنها را شناسایی کنند. اهداف و آنها باید فراتر از منابع داده سنتی نگاه کنند.
به جای رویکرد همه یا هیچ، سیستمهای مراقبتهای بهداشتی باید بر روی اهداف قابل کنترلتری تمرکز کنند.
زیست رایان تشخیص مصرف کننده تحقیقات بازار می تواند بینش ارزشمندی را در مورد بهترین پیام ها و کانال ها ارائه دهد. برای استفاده بر اساس نگرش ها و ترجیحات منحصر به فرد بیماران. این یک مطالعه ملی از نگرش ها، ترجیحات و رفتارهای مصرف کنندگان در کانال های ارائه مراقبت های بهداشتی است. چنین دادههایی بیمارستانها را قادر میسازد تا انتظارات مصرفکنندگان مراقبتهای بهداشتی فردی را برآورده کنند، به همان صورتی که Amazon از دادهها برای ایجاد تجربههای مرور شخصی استفاده میکند که مشتریان را خوشحال میکند.
2. آنها برای پیشرفت تدریجی تلاش می کنند.
طبق گفته گارتنر، پروژه های تجزیه و تحلیل داده های بزرگ دارای یک نرخ موفقیت ناموفق، که بیش از 50 درصد مواقع با شکست مواجه می شود. به جای یک رویکرد همه یا هیچ، سیستم های مراقبت های بهداشتی باید بر اهداف قابل مدیریت بیشتری تمرکز کنند. استفاده از psyschographicegmentation، برای مثال، بیمارستانها میتوانند مصرفکنندگان با انگیزه و آگاه به سلامت – میوههای کمارزش – را با پیامهای سلامتی هدف قرار دهند تا در موارد قابل پیشگیری آسیبی ایجاد کنند. بیماری مزمن. از دستگاههای پوشیدنی میتوان برای ردیابی رفتارها و راهاندازی پیامها بر اساس پیشرفت یا عدم وجود آن استفاده کرد.
بر اساس موفقیتهای کوچک، بیمارستان میتواند ابتکارات بهداشتی جمعیت بیشتری را با رویکردهای منحصربهفردی که برای تعامل مؤثرتر با مخاطبان طراحی شده است، گسترش دهد. به همین ترتیب، بیمارستانها میتوانند به جای استراتژی کل بیمارستان، بر خدمات اصلی تمرکز کنند. کلینیک کلیولند این رویکرد را اتخاذ کرده است، شناسایی خدمات خاص – مانند جراحی قلب و جراحی تعویض زانو – و استفاده از بهترین شیوههای مبتنی بر شواهد و دادههای بیمار، بالینی و مالی برای توسعه برنامههای پرداخت همراه. پس از اثبات استراتژی در یک بیمارستان، کلینیک سپس آن را در کل سیستم اجرا می کند. در نتیجه، کلینیک در ارائه نتایج مثبت برای بیماران که تأییدیه بیماران و همچنین کارفرمایان و بیمهگران مقرون به صرفه را جلب میکند، برتری مییابد – در حالی که همچنین تضمین میکند که سیستم سلامت حجم بالای بیماران را حفظ میکند.
3. آنها فرهنگی ایجاد می کنند که تصمیم گیری مبتنی بر داده را در بر می گیرد.
این به آن سادگی که به نظر می رسد نیست. علاوه بر از بین بردن موانع ارائه شده توسط دادههای مخفی، بیمارستانها و سایر سازمانهای مراقبتهای بهداشتی باید بر مقاومت در برابر تصمیمگیری مبتنی بر داده غلبه کنند. همانطور که مک کینزی خاطرنشان می کند، «چنین مشکلات اغلب به دلیل عدم تطابق بین فرهنگ و قابلیت های موجود سازمان و تاکتیک های نوظهور برای بهره برداری موفقیت آمیز از تحلیل ها به وجود می آیند. رویکردهای جدید یا با نحوه تصمیمگیری شرکتها مطابقت ندارند یا در ارائه یک طرح روشن برای تحقق اهداف تجاری شکست میخورند.»
«با مشاهده دادههای بالینی، هزینه و نتایج، بیمارستانها میتوانند تغییرات غیرقابل توجیه در مراقبت را شناسایی و حذف کنند.»
هزینه یا کیفیت مراقبت را تغییر دهید. از آنجایی که ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی با فشار فزاینده ای برای تغییر به بازپرداخت مبتنی بر ارزش و کیفیت مواجه هستند، تغییرات مراقبت باید مورد توجه قرار گیرد. این تغییرات اغلب به این دلیل است که پزشکان از پروتکلهای متفاوتی پیروی میکنند. به عنوان مثال، در همان بیمارستان، جراحانی که تعویض زانو را انجام می دهند، ممکن است بر اساس ترجیحات و تجربه شخصی، ایمپلنت را از تولیدکنندگان مختلف تهیه کنند. با مشاهده دادههای بالینی، هزینه و پیامدها، بیمارستانها میتوانند تغییرات غیرقابل توجیه در مراقبت را شناسایی و حذف کنند، اما برای تحقق این امر نیاز به خرید از سوی C-suite و پزشکان است.
هر تلاشی برای تصمیم گیری داده های سلامت منجر به یک شاهکار نمی شود. اما اگر بیمارستان ها بر داده ها، رویکرد پیاده سازی و فرهنگ درست تمرکز کنند، تحول اجتناب ناپذیر است. فقط به چیپ کردن ادامه دهید.