آیا یک پزشک بدون اینکه بداند اثر دارد دارو تجویز می کند؟ البته که نه. پس چرا کمپین های بازاریابی خود را بدون هیچ داده ای برای پشتیبان گیری از ارزش آنها ادامه دهید؟ اگر اصلاً بازاریابی انجام می دهید، داشتن سیستمی برای اندازه گیری اثربخشی بازاریابی بسیار مهم است. بازاریابی مبتنی بر داده به تنظیم دقیق تلاشهای شما برای بهترین بازگشت سرمایه کمک میکند—تا بتوانید نسخه مناسبی را برای نیازهای بازاریابی خود پیدا کنید.
مرتبط: 10 مراقبت بهداشتی برتر در کلاس روندهای بازاریابی برای موفقیت در سال 2018
چالش سنجش اثربخشی بازاریابی
بهترین بازاریابان مراقبت های بهداشتی به شما خواهند گفت که هیچ بازاریابی استراتژی همیشه واقعا کامل است. روندها و رفتارهای مصرف کننده تغییر می کند، و شما باید به طور مداوم داده ها را دنبال کنید تا ببینید کمپین های شما چقدر خوب کار می کنند.
با این حال، اندازه گیری اثربخشی بازاریابی همیشه آسان نیست. این به این دلیل است که بین impressions و درگیریها تفاوت زیادی وجود دارد. آنچه مهم است به خاطر بسپارید این است که هردو برای کمپین های بازاریابی پزشکی شما ارزشمند هستند. اندازه گیری اثربخشی بازاریابی با ترکیبی از محاسبه بازگشت سرمایه و بینش نسبت به آگاهی عمومی از برند شما ارتباط دارد./
1. استفاده از شماره های ردیابی در صفحات فرود
یک استراتژی اثبات شده برای ردیابی سرنخ ها از صفحه فرود اختصاص داده شده به یک تخصص یا خدمات خاص استفاده می کند. صفحه فرود شما باید شامل یک شماره تلفن اختصاصی باشد که در سایر تلاش های بازاریابی شما استفاده نمی شود. این به شما امکان میدهد ببینید چه تعداد تبدیل مستقیماً از آن صفحه فرود خاص به همراه کمپینهای جستجوی پولی (پرداخت به ازای هر کلیک) میآید. و نمایش) که به آنجا منتهی می شوند.
در مجموع، میتوانید ببینید که چگونه فردی از نقطه A به نقطه B به نقطه C میرسد. قبل از برداشتن تلفن و تماس، چه کلمات کلیدی را جستجو کرده است تا به صفحه مقصد شما برسد؟ دادهها به شما امکان میدهند کلمه کلیدی و استراتژیهای پیشنهاد قیمت را تنظیم کنید تا بهترین بازگشت سرمایه را برای تبلیغات جستجوی پولی خود به دست آورید.
2. فرم ردیابی پر می شود
یک راه ساده دیگر برای ردیابی تبدیل، قرار دادن یک فرم تماس در وب سایت یا صفحه فرود است. این فرم تماس باید به جای اینکه یک صفحه عمومی “تماس با ما” باشد، هدف خاصی را هدف قرار دهد. این بهتر از هیچ است، اما بهترین فرمهای تماس آنهایی هستند که اقدامی مانند «زمانبندی قرار ملاقات» یا «مشاوره رایگان خود را برنامهریزی کنید» را توصیه میکنند.
هر کاری که انجام میدهید، مهم است که فرم خود را آزمایش کنید تا ببینید چه عباراتی، فیلدها و طرحهایی از نظر تبدیل کار میکنند. چیزهای کوچک مهم هستند. افراد ممکن است بیشتر روی دکمهای کلیک کنند که روی آن «زمانبندی» نوشته شده است تا دکمهای که «ارسال» را نشان میدهد. حتی رنگ دکمه نیز می تواند تفاوت زیادی ایجاد کند. تست A/B با فرمهای تماس – با استفاده از دو نسخه از یک صفحه با فرمهای مختلف در هر کدام – به شما کمک میکند اثربخشی بازاریابی را اندازهگیری کنید و استراتژی خود را بر اساس آن تنظیم کنید.
3. بررسی SERP ها
رتبهبندی در بالای موتورهای جستجو میتواند برای هر کسبوکاری تقویت شود. بررسی صفحات نتایج موتورهای جستجو (به طور خلاصه SERP) یا Google Analytics ممکن است راهی برای اندازهگیری اثربخشی بازاریابی – تا حدی فراهم کند.
با این حال، رتبه بندی موتورهای جستجو همه چیز نیست. زمان زیادی طول می کشد تا حتی یک استراتژی سئو به خوبی برنامه ریزی شده از زمین خارج شود. ممکن است چندین ماه طول بکشد تا محتوایی را که امروز به اشتراک می گذارید رتبه بندی کنید. علاوه بر این، SERP ها چیزی فراتر از جستجوی ارگانیک هستند. 3-4 نتیجه برتری که در اکثر جستجوهای محلی («نزدیک من») Google مشاهده می کنید، نتایج جستجوی پولی هستند که معمولاً منجر به تبدیل بالایی می شوند.
همچنین ببینید: [VIDEO] جستجو و نمایش تبلیغات در بهداشت و درمان: چیست بهترین برای خط پایین شما؟
4. اندازه گیری هزینه به ازای هر سرنخ
یکی از بهترین معیارهایی که می توانید برای اندازه گیری اثربخشی بازاریابی در تبلیغات دیجیتال استفاده کنید، هزینه به ازای هر سرنخ است. با ابزارهایی مانند Google Adwords یا Bing Ads، تصویر واضحی از میزان پرداختی با هر تماس با دفتر خود دارید – حداقل از نظر تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (جستجوی پولی).
مشکل این است که هزینه هر سرنخ در هر نوع کمپین مشخص نیست. برای مثال، یک تبلیغ نمایشی که در کنار صفحه WebMD ظاهر میشود، ممکن است تبدیل فوری را به همراه نداشته باشد. با این حال، تأثیر روی آن شخص می گذارد که می تواند در تصمیم کلی او برای خرید نقش داشته باشد. همین امر در مورد بازاریابی چاپی شما نیز صادق است.
5. شمارش تعداد درخواستهای قرار
این گونه است که اکثر بیمارستانها و روشها قضاوت میکنند که آیا بازاریابی کارآمد است – تعیین اینکه آیا تماسهای تلفنی بیشتری از حد معمول دریافت میکنند یا خیر. مطمئناً این یک نقطه شروع است، اما همیشه بهترین معیار برای سنجش اثربخشی بازاریابی نیست.
اما، چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که ممکن است به دلایلی بیمارانتان را از دست بدهید . برنامه های بیمه تغییر می کند، افراد جابه جا می شوند و پزشکان معرفی کننده بازنشسته می شوند. فقط به این دلیل که تلفن تقریباً مثل همیشه زنگ میزند، به این معنی نیست که بازاریابی کار نمیکند.
پس از قرار ملاقات ها به عنوان معیاری برای سنجش اثربخشی بازاریابی استفاده کنید، اما این کار را عاقلانه انجام دهید. هنگام انتشار یک بروشور جدید یا زمانی که تبلیغات تلویزیونی پخش می شود، به اعداد و ارقام توجه زیادی داشته باشید، اما این را تنها معیار اثربخشی خود قرار ندهید.
6. پرسیدن از بیماران/تماس گیرندگان چگونه شما را پیدا کردند
اگر میخواهید از پرسشهای بیمار به عنوان معیاری برای عملکرد بازاریابی خود استفاده کنید، یک عبارت وجود دارد که باید به کارمندان خود آموزش دهید تا از آن استفاده کنند. “میتونم بپرسم ما رو چطور پیدا کردی؟”
به نظر بیمعنی است، اما این چیزی است که میبینیم تمرینها و بیمارستانها بارها و بارها در انجام آن شکست میخورند. در حالی که این یک علم دقیق نیست و ممکن است به اندازه روشهای دیگر اطلاعات یا بینشی نسبت به بازگشت سرمایه به شما ندهد، اما معیاری کلیدی برای درک آگاهی از برند و دیدن اینکه چگونه بیماران در اتاق انتظار شما قرار میگیرند، است.